ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
امروز خیر تلخ همه سمپادیها را تکان داد! حجت الاسلام دکتر جواد اژهای بنیانگذار دلسوز و مخلص سمپاد به دلیل ابتلا به کرونا درگذشت!
خبر کوتاه و صریح بود اما برای ما سمپادیها دنیایی حرف در این یک جمله بود. خلاصه بگویم: پدر رفت!
مردی که اهمیتی به سخنان موافق و مخالف دیگران نداد و آستینهایش را بالا زد و سعی کرد در نظام آموزشی پرمشکل کشور در حد توان خودش مدارسی بهتر متفاوتتر و جذابتر برای دانشآموزان این مرز و بوم بسازد. گرچه همواره سنگاندازیها و مشکل آفرینیها او و همراهانش را آزرد ولی کار درست را ادامه داد. اگر چه با برکناری او در دی ماه ۸۷ سمپاد دیگر کمر راست نکرد و مدارسش هر روز رو به افول گذاشتند و امثال ما در میراث زخم دیده و آسیب دیده و تضعیف شده او تحصیل کردیم اما آن انگیزه، آن روحیه و نیت خیری که او در ایجاد و گسترش سمپاد به گوشه و کنار ایران به خرج داد همواره در زندگیمان درس آموز و روحیهانگیز بود و البته حسرتآور و ناراحت کننده که چگونه درخت پربار و رو به رشد این مرد منحرف و کج و بی شاخ و برگ شد.
جواد اژهای که معاون نخست وزیر بود و در بهترین سنین شغلی و سیاسی خود به سر میبرد شاید میتوانست مسیر پیشرفت سیاسی را با قدرت طی کند یا همان مسیر آکادمیک و علمی خودش را پی بگیرد و پیشرفت کند اما ۲۱ سال از بهترین سالهای عمرش را خرج سمپاد کرد. اگرچه این تلاش چالشهای زیادی به همراه داشت اما ما سمپادیها امروز به این تلاش ۲۱ ساله افتخار میکنیم و شاید در تاریخ معاصر ایران غرس چنین نهال آموزشی ای بی سابقه باشد. بسیار افراد بودند که یک مدرسه خوب ساخته اند و به یادگار گذاشته اند بسیار کسانی بوده اند که خیر مدرسه ساز بوده اند و ساختمان و بنا مدارس بسیاری را برپا کرده اند اما اژهای در همان ساختار پر چالش و ایراد دولتی در همان ساختمانها گاهی فرسوده و قدیمی مدارس و در همان نظام آموزشی سعی کرد در حد توانش بهبودی گسترده ایجاد کند.
یک عمر تلاش و توان ایشان به ایجاد حداقل چند مدرسه در هر استان ایران منجر شد که قطعا با مدارس دور و برشان متفاوت بودند اگرچه شاید بودجه و سرانه خاصی هم دریافت نمیکردند و خود این ارزش کار دکتر را نشان میدهد. و مدارسی که-ما فارغ التحصیلان مدارس سمپاد از همه بهتر میدانیم-از دوستانی که پول تهیه اولیات زندگی و تحصیلشان را نداشتند تا کسانی که با راننده به آنجا رفت آمد میکردند را کنار هم زیر یک سقف آموزش میداد بدون هیچ تفاوت و وامداری.
امروز که امثال ما نشسته ایم از او و تلاش مخلصانهاش برای ایران و برای جوانان ایران میگوییم یا حتی از ضعفها و مشکلات سازمان و مدارس او میگوییم آیا خودمان حاضریم اندکی، بخشی و گوشهای از تلاش اژهای را در راه پر سنگ و کلوخ آموزش و پرورش کشور برداریم؟ ما هم آماده ایم که کنار هم کمی میراث اژهای را ادامه دهیم؟ ما هم میتوانیم ۱۰ درصد او عمرمان را در این راه صرف کنیم؟
و این شنبه تلخ یعنی ۲۴ آبان روزی است که بار دیگر به یاد پدر بیفتیم و کاری که کرد و به احترام او متنی کوچک و پراشکال را منتشر کنیم!
یادش گرامی و نامش ماندگار باد
۲۴ آبان ۱۳۹۹