علامه حلی n

علامه حلی n

درباره علامه حلی n
علامه حلی n

علامه حلی n

درباره علامه حلی n

دعوا های پشت پرده! (2) (همگانی)

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

فرصتی ناب که از دست رفت....

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

کتاب خانه حلی n

از همین جا به همه ی دوستان عزیز تبریک میگم به علت اقتتاح کتاب خانه ی حلی n به مدیریت جناب اسگندیاری


مشاور؟!

به نام یگانه یزدان پاک
یک راست بروم سر اصل مطلب! تا به حال با این که «مقام مشاور در مدرسه بنا بر چه ضرورتی به وجود آمد؟» مواجه شدید؟؟؟ منظورم این است که چه شد که آدم ها به فکر موجودی به غیر از معلم و دانش آموز و لزوم حضور این موجود در فرایند آموزش و پروش افتادند؟ پاسخ را من نیز نمی دانم، لکن شاید مهم ترین نکته درباره حضور مشاور تاثیری است که این شخص سوم در امر تحصیل بر شخص شخیص دانش آموز دارد. با توجه به این که آدمیزاد در دوران نوجوانی به تعبیری «گند دماغ»، «لجباز و یک دنده»، «خود رای» و متاسفانه «بسیار نفهم» است و در اکثر مواقع نه از روی عقل «ناقص» و «در حال شکل گیری» اش، بلکه از روی احساسات «موضعی» اش تصمیم می گیرد که فلان کند یا نکند! لذا این امر قریب به یقین در تعارض کاملی با شخص دوم فرایند تحصیل یعنی «معلم» که خوب هاشان با تجربه فلذا مسن، و بد هاشان بی تجربه فلذا نادان اند. بنابراین می بینیم که حداقل فایده مشاور ایجاد یک فاصله معین بین دو شخص و ایجاد ارتباط بهتر بین آن دو است. حال اگر مشاور (در صورت حضور فرض با تجربگی) نیز بخواهد فاصله اش را حفظ کند با دانش آموز آن وقت از تاثیر کلام وی در نوجوان لجباز و... کاسته شده و مشاور کَمثل هیچ می شود برای دانش آموز و نباید انتظار پیروی از این مشاور را از دانش آموز داشت. نتیجه بگیرم: مشاور باید از فاصله «معلم-دانش آموزی» بکاهد و نه در مقام معلم بلکه در جایگاه یک «دوست باتجربه» ظاهر شود. زود قضاوت نکنید اما. نگفتم و نمی گویم که حضرت آقای عباچی (دام ظله) دوری جو است از دانش آموز. لیکن دیده ام و دیده شده است که ساربان کاروان ما گاهی و فقط گاهی بسی سعی دارد در حفظ این فاصله. همچنان تاکید دارم گاهی. خلاصه کنم: این فواصل می کاهد از تاثیر اعتماد بچه ها به ایشان، لذا می کاهد از تاثیر گفتار و پیشنهاد های ایشان. وسلام!!!
«کیارش شهباز»!!!

جناب اصغرباده

من دیگه حرفی ندارم

:)))))))))

پی نوشت: مواظب باشین عاشق نشین

دعوا های پشت پرده! (1) (همگانی)

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

همه برای کنکور....

سلام

متاسفانه پدیده ای گریه آور و زجرآور درمیان دانش آموز و حتی دبیران در حال رسوخ است که :

اگر چیزی در کنکور می آید باید خواند..

و 

اگر چیزی در کنکور نباشد از ارزش علمی ساقط میگردد و خواندن آن وقت تلف کردن است..


جمع کثیری از افراد خیلی هم پرمدعا که این ادعا را دارند واقعا با چه هدفی میان مدرسه ....

اصلا چه فرقی میکنه بیان مدرسه سمپاد یا برن نمونه دولتی یا دولتی و یا حتی سلام و... 

مثل همین دوست اولی عزیزمون که این نظر رو توی وبلاک مدرسه نوشتن...!


بنده به شخصه به هیچ وجه نمی خوام از آقای صدری دفاع کنم(و خودم خیلی ازشون انتقاد دارم)

اما

اینکه من دانش آموز هر چی تو کنکور نیاد رو پس لازم نیست بخونم سخنی بس نابخردانه و جاهلانه است...

دست کم این سخن از زبان دانش آموز سوم یا پیش قابل توجیه تره.. اما دانش آموز اول چرا باید همچین نظری داشته باشه..


اما ما به حال این دانش آموز عزیز تاسف نمی خوریم به حال سیستم آموزشی مدرسه تاسف میخوریم که دانش آموز بعد 3 ماه اینجور طرز تفکری پیدا کرده... 

والا ما که سال اول بودیم.. با تمام مشکلات عجیب و غریب همچین بحث هایی نداشتیم.. واقعا سمپادی تر بودیم . یعنی مدرسه در کنار کنکور که خیلی هم مهمه ... به فهم و درک و تفکر ریاضی هم اهمیت بسزایی میداد...


البته امیدوارم این نوع نظرات ناشی هیجان پس از یک امتحان سخت باشه ..... 

ولی به طور کلی به همه دوستان اولی خودم توصیه میکنم سال اول خودتون رو با کنکوری خوندن خراب نکنین..

و از ساعت ها فکر و مطالعه علمی بی قید از کنکور (که در سال اول بسیار ممکنه) لذت کافی رو ببرید..

و در نهایت بگم که : بى همگان به سر شود بى تست کنکور به سر نشود (سر در حلى n )

nodet



یادی از استاد محمد سامان جواهریان

جامع و مانع بودن استاد!(به قول ناصیر)

یکه تاز عرصه زبان شناسی....

البته نه اینکه امروز زبان فارسی داشتیم.... (اتفاقا امروز استاد بلیغ امتحان خیلی خوبی گرفتن)


همیشه در ذهن ما خواهی ماند...

نمی دونم چی شد که رفتن... حیف !! 


باریک بینی

درود بر شما


با یک نمونه آغاز می کنم.


دو کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران (شهید مرتضی مطهری) و دو قرن سکوت (دکتر عبد الحسین زرین کوب) نمونه هایی از دو اندیشه مختلف و حتی مخالف هستند درباره سلطه ی اعراب بر ایران اما آن چه قابل توجه است آمدن بخشی(بخش نقد کتاب دو قرن سکوت) از "خدمات متقابل اسلام و ایران" در آغاز "کتاب دو قرن سکوت" است و این به عقیده من فرصتی است برای خواننده تا لحظه ای پیش از خواندن کتاب از خود بپرسد من از این موضوع چه می دانم و آیا اندیشه های دیگری نیز وجود دارد؟

بی گمان خواندن آن نقد به تعمق در خواندن کتاب کمک خواهد کرد.


حالا مقصود من از این نمونه این بود که گاهی نیاز است برای تلطیف یک نوشته یا درک بهتر آن پیش از خواندن متن اصلی نقدی که بر آن نوشته شده است خوانده شود. و کمی کوشیدم تا نقدی بنویسم کوتاه ، خلاصه و گویا:




اسلام دینی جامع است که درباره ی کوچک ترین کار ها در زندگی ما برنامه ای کامل دارد بنابراین ما مسلمانان باید بکوشیم که کارهای خود را هر چه قدر هم که  اندک باشد مطابق با دین اسلام  انجام دهیم.


یکی از این کار ها پوشیدن لباس است. به شخصه به پوشیدن لباس پیش از این اهمیت نمی دادم (فقط ولنتاین قرمز نمی پوشیدم) اما با مساله پیش آمده سعی می کنم اهمیت دهم. 

هم چنین خوب است لینک مقابل را نیز مشاهده نمایید. نظر رهبری درباره خرافات 9 ربیع الاول 


و متن پیام یکی از دوستان به برخی:


"بسم الله الرحمن الرحیم 

از تمام شیعیان حضرت زهرا(س) 
به همه آنانی که از روی جهل و یا از روی غرض به نام حضرت زهرا(س) کام دشمنان ایشان را شیرین می کنند. 
اثبات لزوم وحدت مسلمانان بر علیه دشمن واحدشان در این دوران به سادگی امکان پذیر است که الان بنده زمان فرصتش را ندارم... 
کسانی که نمی دانند بعضی از افعال مانند لباس قرمز پوشیدن در روز نهم ماه ربیع الاول باعث ایجاد تفرقه بین مسلمانان و دادن بهانه به دست دشمنان اسلام می شود بدانند که به فرمان بسیاری از علما و مراجع این اعمال نباید انجام شود و حرام است. 
و کسانی هم که می دانند و با غرض این اعمال را انجام می دهند و با انجام افعالی مانند پوشیدن لباس قرمز در روز نهم ربیع الاول باعث ایجاد تفرقه بین مسلمانان می شوند باید بدانند: 
1-با اولین فرمان از سوی امام امت,حضرت امام خامنه ای(مد ظله العالی)تمام عمامه های انگلیسی را به آتش خواهیم کشید و تمام عاملان آن ها را به سزای اعمالشان خواهیم رساند. 
2-روز 9 دی روزی نبود که دیگر تکرار نشود و تمام آنانی که لباس پیامبر(ص) را غصب کرده اند باید بترسند از 9 دی دیگری که... 

این اعلان جنگ نیست 
این فقط یک امان نامه است به تمام کسانی که نا آگاه اند... 

(قابل توجه کسانی که روز امتحان تاریخ لباس سرخ پوشیده بودند.بچه ها لطفا این مطلب را روی سایت به نمایش بگذارید.باتشکر)"


نهست دوست و نامه از نیرو گمنام


...

مسئولین عزیز، 

صرفا" جهت حواب دادن پستا رو نخونین

جهت فکر کردن و حل مسائل بخونین

و

درسته امسال یه ضره برنامه منظم شده

ولی المپیاد که امسال کلا" بحثی نداریم،

به لطف جناب ملچ فقط کنکور،

،،،،،،،

ولی خوبه یادتون بیفته چه قدر قبلا" منظم تر بودین،

یادتونه پژوهشی های سال اول، 

یادتونه برنامه ی فوق العاده ی المپباد پارسال،

یادتونه همین تابستون،

چه قولایی که نمیدادین راجع به المپیاد،

ما که یادمونه


دوباره میگم،

مطالبو واسه جواب دادن نخونین لطفا" !




از کم کاریا کم نگفتیم
فکر کنم یه 5 مین وبلاگو نگاه کنین
به هر جا بنگرین کم کاری ببینین
اگه ندیدین میتونین به اطلاع برسونین براتون بگم

خیلی خیلی مواظب خودتون باشین 



سلام

سلام بر جناب سلطانی عزیز از همدردی و احساس مسئولیت شما سپاسگذاریم 


اما مسئله یه لینک دوره 1 بودن یا نبودن نیست.... در پشت این لینک و حرفها بحث های جدی تری است... 

وگرنه یه لینک که اهمیتی نداره.... لینک وسیله است....


ولی باز ممنون از ساخت لینک ..........

اگر چه فکر نمی کنم حرفی برای سوم ها وجود داشته باشد که در آن قرار داد....

 ای روزگار!!! چی بگیم دیگه که دلمون خونه..... دعا بفرمایید....!

3 ماه گذشت چه اتفاقی افتاده

وقتی سال دوم بودیم در جواب به مشکلات المپیادمان میگفتند:

اصل المپیاد سال سوم است!!

اما امسال جواب جناب مقیمی چه بود :

شما سال دوم خوب کار نکردین و امسال شرکت در المپیاد ریسک است..

خوب ظاهرا هم حرف بیراهی نیست اما کافی هم اکنون نظری به سرفصل ها و مباحث خوانده شده دومی ها بیندازیم ...

قطعا تابه اینجا من یقین میابم که ما اول سال 3 ماه از دومی ها جلوتر بودیم ... پس با اینکه ما مظلومین فی العرض بودیم اما به این پی میبریم که خودمان هم کاری کرده ایم...

البته این به معنی آن نیست که دوستان دومی یا جناب مقیمی کم کار کرده اند .... خیر  برنامه ریزی کلاس های جناب مقیمی واقعا رویایی است و قابل تحسین... اما ماهم آن عقب افتاده های نبودیم که مدرسه می پنداشت...

 

اما چند نکته در همین زمینه:

1- یادمه پارسال یکی از دوستانم که رفته بود مرحله یک یا دو بزنه (آزمایشی) فرداش مورد نکوهش مسئولین مدرسه قرار گرفت که چرا وقتتو تلف کردی!!

اما

امسال جناب مقیمی خواهش و تمنا میکنه تا بچه ها مرحله 1 بزنن!!


2- پارسال وقتی ساعت 6 کلاس هامون تموم میشد (البته فقط 2ماه) درهای مدرسه باز بود همه جا تاریک .. گربه میومد تو راهرو .. گربه میرفت تو نمازخونه.....

مثل امسال نبود همه جا روشن و جناب مقیمی در حال برنامه ریزی و هماهنگی کلاسها درحال تلاش


3- مشاور سوم ما فرمودند : ما فهمیدیم بچه های سوم کسی تو المپیاد به جایی نمیرسه...(چه تشخیصی بالایی!!!)

مثل مشاور دوم نیستن که دربست در خدمت المپیادیاشون باشن و کمکشون کنن


4- پارسال به ما که تا فروردین معافیت ندادن.. اما همون یه ماه فروردین وقتی تو سالن معاف بودیم هرکی رد میشد یه حرفی میزد یه گیری می داد..

مثل امسال نبود که معافین عزیز به صرف چای پذیرایی بشن....


بله ما تو همچین شرایط المپیاد خوندیم ...

و  افتخارم میکنیم که با علاقه به رشته مورد علاقه مون پرداختیم....

افتخار میکنیم که برای معافیت و مدال و پزدادن و حرف های قشنگ المپیاد خوندیم.. ما با تحقیرهای قشنگ با بی اهمیتی ها المپیاد خوندیم.....///////


از دوستان دومی هم میخوان قدر بدانن این برنامه ریزی و این همه توجه......

ای کاش یکی هم به ما توجه داشت..

ما رده ب که هیچی رده ی هم نداشتیم.....

و چه جالب 

که نوای کنکور ملچ چه زود خاموش گشت...... ا


و چه زیبا گفت شاعر:

           امیدوار بود آدمی به خیر کسان   مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان..........


ما که با کسی بحث نداریم ....... همه کسانی که پارسال بودند رو سپردیم به خدا....

و خدا بهترین حکم کنندگان است....


یاعلی



چیزی شده؟

روشن می گویم ...

هنگامی که وارد تار نما می شدیم تنها یک چیز چشممان را می گرفت ؛ دگرگونی اسم مسئول المپیاد و 

خبری هم از دوره یک نبود و...


هم اکنون شیمی پر...

با کمی بدبینی کمی بعد خسروی پر...

و آن چه می ماند دوره یک است که مورد بی توجهی قرار گرفت و به کارهای آموزشی آن که واجب است بها داده نشد و به المپیادی بها داده شد که برنامه ای جانبی بود.



برخی از بچه های ما رفتار آقای رده ب را فرموش نکردند که به جای توجیه منطقی سلیقه ای و بنابر دلایلی به پایه آن ها را کنار گذاشت و چه بهتر که این کار را کرد با این وضع رده ب.


و چه خوب است تار نوشت مدرسه را با facebook ( به قول استاد بلیغ چهره نما ) اشتباه نگیریم.


و قس علی هذا ...


مسابقه رکورد

با سلام خدمت دوستان. اگه رکورد یا شبه آن براتون اتفاق افتاده تو نظرات بنویسین فقط چند تا نکته:


1. هر رکورد رو تو یه نظر بزارین. هر کس می تونه هر چقدر نظر بزاره.

2. از خوانندگان تقاضا میشود به نظر ها امتیاز بدین تا بهترین رکورد معلوم شه.

3. مطالب میتونه طنز هم باشه.

4. به بهترین رکورد یه چیزی میدیم حالا!

5. اول اسم و اول فامیلتونو به هم بچسبونین و بنویسین مثل: مپ



champion

به نظر شما اینجا کجاست؟


این عکس را ببینید:


مسابقه 

به نظر شما این گوسفندان کجا هستن؟

اونجا کجاست؟

ببینیم کی درست حدس میزنه؟