علامه حلی n

علامه حلی n

درباره علامه حلی n
علامه حلی n

علامه حلی n

درباره علامه حلی n

مطالب پیشرو

مطالبی که در این هفته منتشر خواهند شد.  

بررسی اردو درسی.  

دیزاین تینکینگ. !!

گروه رفاقتی ! موفق یا موفق نما. 

و......


شورای نویسندگان

اما خوبه اینجا با برخی اعضا شورای نویسندگان آشنا شویم :

محاسن دامبلدور 

نهست دوست 

Champion

Nodet

نیرو گمنام 

سل ته

شاعر 

شهباز !

امید فیلدز

و.......


شما هم اگر مطلبی دارید برایمان بفرستید تا با نام انتخابی شما منتشر گردد 

اعتراض نامه اى اندکـ مختصر پس از آخرین تلاش براى علاقه ام

شاید براى اولین باره که میخوام نقد کنم ، همیشه به نویسنده هاى همین وبلاگ شکایت میکردم ولى دیگه خودمم جون به لب شدم، امروز بعد آزمون مرحله اول ریاضى یکم رفتم تو فکر. وایسین یکم برگردم عقب (سال اول) 

اردیبهشت اول دبیرستان ، جشنواره ى کتاب : شاید به قول کادر و مسئولین مدرسه حماقت ولى از نظر من علاقه ، رفتم سمت حماقتم! غرفه ى فاطمى و نیم نگاهى به کتاب هاى المپیاد ریاضى ، در اون دوره ها تنها چیزى که بلد بودم در حد محافل ریاضى بخش صفر و زوجیت ولى اونجا بود که با کتابهاى گنده ترى از قبیل نظریه اعداد و هندسه آشنا شدم. همونجا به طرز عجیبى برقى چشامو گرفت ، تصور از اینکه من بالاخره به آرزوى بچگیم خلاف تمام پلیس ها و آتش نشان ها قراره یکـ ریاضى خوان شم! نمیخوام پامو فراتر بذارم و بگم ریاضى دان به ریاضى خوان هم قانع بودم. با فیشى بلند بالا که محتویاتش از ٢٥٠ مساله جبر شروع میشد تا شیمى آلى و فیزیکٓ پایه بخش نور از آنجا خارج شدم.پس از طى جلساتى در تابستان سال دوم با آقاى محمد آبادى و رشد تعیین جهت فکرى و ادامه ى همان حماقت ها به مطالعات درباره ى ریاضیات و حل تمارین ادامه دادم. در راستاى اتفاقاتى که افتاد و علاقه ى کم از طرف دانش آموزان نسبت به این المپیاد زیبا من حتا در سال دوم دبیرستان اقدام به ثبت نام در این المپیاد نکردم. و با توجه به مطالعات ٣ ماهه اى که در سال اول در مبحث استوکیومترى داشتم به شیمى پرداختم. ولى متاسفانه قبولى در مرحله ى دوم در این رشته تقریبن براى من غیرممکن شد چون حماقتى در این مبحث نبود. تابستان سال سوم برخلاف میل درونى ادامه به خواندن شیمى کردم ولى دیرى نگذشت که در ماه مرداد هوس به یادى اگذشته کردم. دانلود پى دى اف کتاب هاى رودین و هرشتاین و خوندن مباحث مورد علاقه، مباحثى که دبیرستانى نبودند و یا شاید دانشجویان این مملکت هم از آن ها مینالند زیرا که دلیلش رو. در آخر این مطلب به شما عرض خواهم کرد. ادامه ى این مطلب ها منجر شد به خواندن نظریه اعداد و کسب علم در این زمینه. ولى امروز پس از آزمون مرحله اول یکـ گله ى همگانى چه از خودم چه از شما دارم. هرکس با روزانه ١ ساعت فکر کردن میتونه علاقه خودش رو بشناسه سعى کن بشناسیش! دوم تا ساعت ٩ که جلسه شروع شه من غرق در میان دانش آموزان پایه ى دوم مدرسه بودم که این نکته خوبیست زیرا حداقل آنها به سمت رقابت الکى نرفتند ولى در کل حوزه ما ٤ نفر سومى و در کل پایه ٥ نفر که این آمار کمى فجیع است. سوم اینکه مدارسى که به خفقان مشهور بودند ارزش دانش آموزانشان رو حفظ میکنند (مثل مدرسه ..... هسته ای!!! ) ولى شاید سطح پایین ترین خواسته ى من یکى اردوست. و در آخر اینکه سرنوشت انسان هارو یک آزمون یک روزه تعیین نمیکنند همانطور که تمام المپیادى ها موفق نشدند تمامى رتبه هاى ١ تا ١٠ کنکور هم موفق نشدند همینطور آینده ى ما به مهندسى برق و مکانیک و صنایع وابسته نیست بد نیست نگاهى به علوم پایه بیندازیم


ارادتمند شما

سُل ته

!!!!!!!!!!!!!

شاید برای نوشتن این رقعت اردو کلمه ای باشد و بهانه ای و بحث اصلی اینست که:

1- هر دانش آموزی در سراسر دنیا که موفق شده است اینگونه نبوده که در تمام ساعات عمر به درس خواندن پپرداخته و هیچ فعالیتی را جز درس خواندن نداشته است !!!

مسئولین مدرسه. اردو نرفتن تفریح نکردن و قطع کردن تمامی فعالیت های غیر درسی راه رسیدن به موفقیت در کنکور نیست!!!!

افسرده و پژمرده کردن دانش آموزان حلی n نشان از درس خوان بودن آنها نیست!!!

تنفر و بی میلی دانش آموزان پایه سوم به اردو و تفریح خوشحال کننده نیست بلکه زنگ خطر است!!!! اینکه دانش آموزان هم به طرز تفکر شما دچار شده اند... و این ضرر است ضرر!!

رتبه های نخست کنکور اصلا کنکور چیه!! بزرگترین دانشمندان دنیا افرادی گوژپشت و گوشه گیر نیستند که زندگی را بر خود حرام کرده باشند.... 

مدارس موفق در کنکور مدارسی خشک و بدون اردو و تفریح و فعالیت های جنبی نیستند>>>

مثلا تاکنون به این فکر کرده اید که در این 3سال دانش آموزان کارگروهی ای باهم داشته اند؟؟؟ فکر کنید ؟؟ اگر تا فردا هم فکر کنید چیزی یادتان نمی آید... چون مفاهیمی چون کارگروهی و صمیمیت و دوستی میان بچه ها و خندیدن و شادی و انرژی گرفتن بچه ها(برای درس خواندن مفید تر و دقیق تر ) نزد شما پوچ و بی ارزش بوده و متاسفانه می باشد!!

تاکنون به روزمرگی مدرسه اندیشیده اید!!!! اینکه 3 سال است ساعت 7 صبح می آییم مدرسه و ساعت 2:40 می رویم خانه ... هر روز مثل دیروز .. بدون هیچ کار دیگری .. بدون هیچ تنوع و ابتکار .....!!!!


مگر اصلا ابتکار و خلاقیت و اخلاق و ادب و احترام دربرابر نتیجه گیری مدرسه در کنکور مهم است !!!

( البته بماند که هیچ گاه این کارها به موفقیت در کنکور منجر نمی شود!)


آهای کسانی که میایید و سخرانی میکنید که چرا مملکت ما پیشرفت نکرده و ما چرا شبیه ژاپن نیستیم! و فلان و فلان..

آیا تاکنون فکر کرده اید که بخشی از این پیشرفت نکردن تقصیر تک تک ماست ... چرا از خودتان شروع نمی کنید؟؟!!


این است دانش آموزانی که برای فردای این مملکت می خواهید تحویل جامعه دهید!!!!!؟؟؟؟

آیا رتبه های برتر کنکور چندسال اخیر دانش آموزانی تک بعدی و افسرده !! خدای ناکرده بی ادب و اخلاق بوده اند؟؟؟؟؟؟

ودر پایان چند پرسش:



تفاوت این مدرسه با دیگر مدارس چیست که نام حلی را با خود یدک می کشد...؟؟

اصلا فلسفه علامه حلی بودن چیست؟؟؟؟

nodet

شاهکار باشگاه دانش پژوهان

اینم از شاهکار و اشتباه تایپی باحال که مارا لحظات خوشحال و دومی ها را لحظاتی عصبانی کرد.....




خلاصه دومی ها نارحت نباشن... این اشتباه تایپی بوده و کمیته رسما تکذیب کرد

nodet


سلام

سلام،

دوران المپیاد نزدیکه!

بد نیست یادی بکنیم از سال های گذشته:


سال اول:

آقای ملچ: کنکور پسرم کنکور

آقای حسن زاده: ایشالا سال بعد بهترین معلمای المپیادو براتون میاریم

آقای کریامی: المپیاد؟؟؟؟؟؟!!!!!!!   اونا خفنن!!! شما هیچ کدومتون هیچی نمیشین! بشین سر درستون!!! کسرا بیا پایه تخته سوال 5

(با صدای آقای کریامی خوانده شود)

آقای کبودی: در حال تست زدن

آقای موسی تور: در حال تیرک زدن


سال دوم:

آقای ملچ: کنکور پسرم کنکور

آقای حسن زاده(در حال مکالمه با آقا امیر(دارنده ی مدال طلا)): 

امیر کجایی؟

حلی 8 ایم دیگه!میدون مادر!

اااااا

رد کردی کوچه ی سوم رو؟؟؟؟

عیب نداره فردا بیا!

فردا گذشت و روزگار به ریش ما خندید!!!

آقای کریامی: المپیاد؟؟؟؟؟؟!!!!!!!   بشین درستو بخون! تو هیچی نمیشه ابوجهل

(با صدای آقای کریامی خوانده شود)

آقای کبودی: در حال تست زدن

آقای موسی تور: در حال تیرک زدن


سال سوم(تابستون):

آقای ملچ: کنکور پسرم کنکور

آقای حسن زاده در دسترس نمیباشد، لطفا" فردا(از همون فردا ها) تماس بگیرین
آقای کریامی: امتحان نهایی شوخی بردار نیست، حلی ده خفنه، همه خفنن!

(با صدای آقای کریامی خوانده شود)

آقای کبودی: در حال تست زدن

آقای موسی تور: در حال تیرک زدن

جناب مقفش و ساربان: خِوُب، برنامه از هفته ی دیگه، 400 زنگ تو هفته


سال سوم:

آقای ملچ: کنکور پسرم کنکور

آقای حسن زاده در دسترس نمیباشد
آقای کریامی: اون پنچره رو باز کن، هوا گرمه!

(با صدای آقای کریامی خوانده شود)

آقای کبودی: در حال تست زدن

آقای موسی تور: در حال تیرک زدن

جناب ساربان: آزمون تستی و دیگر هیچ

آینده:

آقای ملچ: کنکور پسرم کنکور

آقای حسن زاده مسئول آماده کردن دانش آموزان المپیادی
آقای کریامی: نیرومندی؟؟؟؟، شاگردم بود، او ابله، فقط سالاریان، او خفن بود!
آقای کبودی در حال تحصیل در MIT
آقای موسی تور بازیکن فیکس رئال مادرید
جناب ساربان، خدا میداند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!


در ضمن برای یادآوری میگم،
این وبلاگ صرفا" جهت گفتن مشکلات است،
و نیازی نبود اسم ما رو به همین مسئولین مدرسه بگین!!!!
والّا

حب دیگه پسرا وقته استراحته

محاسن دامبلدور

بدون شرح ( همگانی )

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

رمز برخی از مطالب

به درخواست برخی دوستان و دبیران به جهت برداشتن رمز برخی مطالب برای شرکت بیشتر دبیران و مسوولان در وبلاگ، زین پس مطالبی که در نام انها پسوند (همگانی) وجود دارد رمز انها آدرس وبلاگ خود مدرسه هستند.

این رمز به جهت جلو گیری از سو استفاده افراد خارجی از مطالب و تصاویر در مطالب است. باقی مطالب به رمز قبلی همچنان پابرجا هستند. 

دعوا های پشت پرده 1 و 2 هم اکنون با رمز جدید قابل رویت هستند.


دعوا های پشت پرده! (2) (همگانی)

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

فرصتی ناب که از دست رفت....

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

کتاب خانه حلی n

از همین جا به همه ی دوستان عزیز تبریک میگم به علت اقتتاح کتاب خانه ی حلی n به مدیریت جناب اسگندیاری


مشاور؟!

به نام یگانه یزدان پاک
یک راست بروم سر اصل مطلب! تا به حال با این که «مقام مشاور در مدرسه بنا بر چه ضرورتی به وجود آمد؟» مواجه شدید؟؟؟ منظورم این است که چه شد که آدم ها به فکر موجودی به غیر از معلم و دانش آموز و لزوم حضور این موجود در فرایند آموزش و پروش افتادند؟ پاسخ را من نیز نمی دانم، لکن شاید مهم ترین نکته درباره حضور مشاور تاثیری است که این شخص سوم در امر تحصیل بر شخص شخیص دانش آموز دارد. با توجه به این که آدمیزاد در دوران نوجوانی به تعبیری «گند دماغ»، «لجباز و یک دنده»، «خود رای» و متاسفانه «بسیار نفهم» است و در اکثر مواقع نه از روی عقل «ناقص» و «در حال شکل گیری» اش، بلکه از روی احساسات «موضعی» اش تصمیم می گیرد که فلان کند یا نکند! لذا این امر قریب به یقین در تعارض کاملی با شخص دوم فرایند تحصیل یعنی «معلم» که خوب هاشان با تجربه فلذا مسن، و بد هاشان بی تجربه فلذا نادان اند. بنابراین می بینیم که حداقل فایده مشاور ایجاد یک فاصله معین بین دو شخص و ایجاد ارتباط بهتر بین آن دو است. حال اگر مشاور (در صورت حضور فرض با تجربگی) نیز بخواهد فاصله اش را حفظ کند با دانش آموز آن وقت از تاثیر کلام وی در نوجوان لجباز و... کاسته شده و مشاور کَمثل هیچ می شود برای دانش آموز و نباید انتظار پیروی از این مشاور را از دانش آموز داشت. نتیجه بگیرم: مشاور باید از فاصله «معلم-دانش آموزی» بکاهد و نه در مقام معلم بلکه در جایگاه یک «دوست باتجربه» ظاهر شود. زود قضاوت نکنید اما. نگفتم و نمی گویم که حضرت آقای عباچی (دام ظله) دوری جو است از دانش آموز. لیکن دیده ام و دیده شده است که ساربان کاروان ما گاهی و فقط گاهی بسی سعی دارد در حفظ این فاصله. همچنان تاکید دارم گاهی. خلاصه کنم: این فواصل می کاهد از تاثیر اعتماد بچه ها به ایشان، لذا می کاهد از تاثیر گفتار و پیشنهاد های ایشان. وسلام!!!
«کیارش شهباز»!!!

جناب اصغرباده

من دیگه حرفی ندارم

:)))))))))

پی نوشت: مواظب باشین عاشق نشین

دعوا های پشت پرده! (1) (همگانی)

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

همه برای کنکور....

سلام

متاسفانه پدیده ای گریه آور و زجرآور درمیان دانش آموز و حتی دبیران در حال رسوخ است که :

اگر چیزی در کنکور می آید باید خواند..

و 

اگر چیزی در کنکور نباشد از ارزش علمی ساقط میگردد و خواندن آن وقت تلف کردن است..


جمع کثیری از افراد خیلی هم پرمدعا که این ادعا را دارند واقعا با چه هدفی میان مدرسه ....

اصلا چه فرقی میکنه بیان مدرسه سمپاد یا برن نمونه دولتی یا دولتی و یا حتی سلام و... 

مثل همین دوست اولی عزیزمون که این نظر رو توی وبلاک مدرسه نوشتن...!


بنده به شخصه به هیچ وجه نمی خوام از آقای صدری دفاع کنم(و خودم خیلی ازشون انتقاد دارم)

اما

اینکه من دانش آموز هر چی تو کنکور نیاد رو پس لازم نیست بخونم سخنی بس نابخردانه و جاهلانه است...

دست کم این سخن از زبان دانش آموز سوم یا پیش قابل توجیه تره.. اما دانش آموز اول چرا باید همچین نظری داشته باشه..


اما ما به حال این دانش آموز عزیز تاسف نمی خوریم به حال سیستم آموزشی مدرسه تاسف میخوریم که دانش آموز بعد 3 ماه اینجور طرز تفکری پیدا کرده... 

والا ما که سال اول بودیم.. با تمام مشکلات عجیب و غریب همچین بحث هایی نداشتیم.. واقعا سمپادی تر بودیم . یعنی مدرسه در کنار کنکور که خیلی هم مهمه ... به فهم و درک و تفکر ریاضی هم اهمیت بسزایی میداد...


البته امیدوارم این نوع نظرات ناشی هیجان پس از یک امتحان سخت باشه ..... 

ولی به طور کلی به همه دوستان اولی خودم توصیه میکنم سال اول خودتون رو با کنکوری خوندن خراب نکنین..

و از ساعت ها فکر و مطالعه علمی بی قید از کنکور (که در سال اول بسیار ممکنه) لذت کافی رو ببرید..

و در نهایت بگم که : بى همگان به سر شود بى تست کنکور به سر نشود (سر در حلى n )

nodet



یادی از استاد محمد سامان جواهریان

جامع و مانع بودن استاد!(به قول ناصیر)

یکه تاز عرصه زبان شناسی....

البته نه اینکه امروز زبان فارسی داشتیم.... (اتفاقا امروز استاد بلیغ امتحان خیلی خوبی گرفتن)


همیشه در ذهن ما خواهی ماند...

نمی دونم چی شد که رفتن... حیف !!